ماجرای واکسن چهار ماهگی
ا مروز واکسن چهار ماهگیم رو زدم چه روز سختی بود آخه با بی رحمی تمام آمپول رو در پایم فرو بردن . منم که تحمل نداشتم و با گریه و زاری مرکز بهداشت رو روی سر گذاشتم . مامانم با من اشک می ریخت . منم که طاقت دیدن گریه های مامانم رو نداشتم دیگه گریه نکردم . ...